شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ 31 خرداد روزي بود که مردي آسماني به جايگاه ابدي خويش پرکشيد:"اي غم ، سلام آتشين من به تو ، درود قلبي من به تو ، جان من فداي تو.تو اي غم بيا و همدم هميشگي من باش.بيا كه مصاحبت تو براي من كافي است.بيا كه مي سوزم ، بيا كه بغض حلقومم را مي فشرد ، بيا كه اشك تقديمت كنم ،بيا كه قلب خود را در پايت مي افكنم .اي غم ، بيا كه دلم گرفته ، روحم پژمرده ، قلبم شكسته و كاسه ي صبرم لبريز شده
بيا و گره هاي مرا بگشا ، بيا و از جهان آزادم كن ، بيا كه به وجودت سخت محتاجم. اي غم ، در دوران زندگي ام بيش تر از هر كس مصاحبم بوده اي ، بيش تر از هركس با تو سخن گفته ام و تو بيش از هركس به من پاسخ مثبت داده اي.اكنون بيا كه مي خواهم تو را براي هميشه بر قلب خود بفشرم و در آغوشت فرو روم ، بيا كه دوستي بهتر از تو سراغ ندارم ،
بيا كه تو مرا مي خواهي و من تو را مي طلبم ، بيا كه كشتي مواج تو در درياي دل من جا دارد ، بيا كه دل من همچون آسمان به ابديت و بي نهايت اتصال دارد و تو مي تواني به آزادي در آن پرواز كني." (18 اکتبر 1960-کتاب خدا بود و ديگر هيچ نبود.نوشته شهيد مصطفي چمران)
ساعت ویکتوریا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top