وبلاگ :
دل نوشته هاي من
يادداشت :
مسئول دفتر نهاد رهبري دانشگاه به من گفت: مي خواهيم به عنوان منتخ
نظرات :
0
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
بهنام صبوحی
به اشتراک گذاشتن خاطرات بدون شک يکي از زيباترين داستانهاي واقعي هر کسي مي تونه باشه...و بيشتر انسانها با اينکه مسير هاي متفاوتي رو تو زندگي مي رن ولي به تجربه هاي يکساني مي رسند ولي برداشت هاشون فرق مي کنه...خوشحالم که شما هم در مسيري رفتيد که از اون رضايت داريد...تنها مشکلي که با نظرات شما و دوستاني با نگرش مذهبي مثل شما دارم اين است که فکر مي کنيد اگر کسي مذهبي نبود نمي تواند با اخلاق و وجدان و با خانواده باشد...براي همين است که اکثرا فکر مي کنند در کشورهاي خارجي غير مسلمان همه در حال خيانت به ديگري است و براي هم ميهنان داخلي مثل خود من هم همچين نظري داريد...در صورتي که ؟؟؟ بگذريم اميدوارم موفق باشيد و بنگاريد
پاسخ
من اين عقيده را ندارم كه اگر طرفم مذهبي نباشه بي وجدانه اگر اين عقيده راداشتم هيچ وقت به يك پسري كه گاهي اوقات صداي من را با دوست دختر هاش جابه جا ميگرفت و يا گاه گداري خودش بيان خاطراتش را مي كرد ابراز علاقه نمي كردم