سلام!
تا الان که جالب بوده...
يه سوال،شما به چادر فقط عادت کردين يا قبولش هم داشتين؟
سلام خانم
عجيبه که وقتي اين اقازاده فهميده که پسر عموش مهران به شما علاقه داشته ناراحت نشده!....البته شما به نداي قلبتون گوش دادين ولي يه جورايي عاشق شده بودين و هيچ طوره هم نمي تونستيد بي خيال شيد البته فعلا!......ولي به قولي رشته ايي بر گردنم افکنده دوست ...مي کشد هر جا که خاطر خواه اوست....به به
منتظر داستان بعدي هستم
موق باشيد
28/8/89
9:58