وبلاگ :
دل نوشته هاي من
يادداشت :
پسر عمويم انجا ايستاده بود در خونه مادر بزرگم تا ديدم انجاست
نظرات :
3
خصوصي ،
23
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حسين نعيمي
سلام
حالم خيلي گرفته شد ولي ببخشيدش در ضمن فکر مي کنم ميخواد شمارو ببينه که از شما حلاليت بطلبه درسته؟؟؟؟؟
22:44 يا زهرا...
پاسخ
سلام حسين اقا والا چي بگم ادامه داستان را بنويسم متوجه مي شويد