وبلاگ :
دل نوشته هاي من
يادداشت :
و من هم معذب از اين تماسها شده بودم مانده بودم چه كار كنم كه ديد
نظرات :
2
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
امين
سلام ، خوندم داستان رو ...
تو نظره قبليم هم درسته رفتم دوباره خوندم ديدم حق باشما بود با کسي که عموش معرفي کرده بود ازدواج کرد
(تعجب) ، بعد از اينهمه دنباله اين و اون رفتن .... از آخرم .... فکر کنم چون باباي دختره پولدار بوده...
سرنوشته ازدواجش چي شد راستي ؟
اللهم عجل لوليک الفرج
پاسخ
سلام اول كه من نگفتم باباي دختره پولدار بوده باباي دختركارمند بود دوم گفتم باباي من بازاريو وضع مادي خوبي دارد در واقع بعداز باباي اين اقا دومين فرد مايه دار فاميل است توي داستانم مينويسم صبركن